با بازیخوردگان بزرگان رذالت  

Posted by: mehran in


ما کشتهٔ تاریخیم
ما جبرزمینیم
مقهورقهرطبیعت، ای هموطن توچرا؟!
نه ما را یار، که بار! ای نابرادر!
چگونه مرا باتفنگت هدف می‌سازی؟
بایک اشارهٔ انگشت، چه می‌شود؟
من نقش خاک وتونقاش خاکسار، من درخموشی وتو یک عمربی‌قرار.
دربازی بزرگان رذالت، تومهره ای، نادیده مرد!
راه پر خطر من برای توست
انگشتی ازدست‌های نشانم به‌جای توست.
ما هردوهم‌هدفیم، همراهیم
ما هردو سازنده دنیای کودکان فرداییم.
دشمن درپشت صحنه نقشه طرح می‌کند،
من روبه روی توام!
کافی است دست درازشده‌ام رادردست بگیری.
درنگ مکن که فردا شاید دیر باشد.

ارسال به: Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Cloob :: Oyax :: Delicious :: Stumbleupon :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed

0 نظرات

ارسال یک نظر