صـــلح بامجمع دزدان که محال است، محال
سازش چکّش وسندان که محال است، محال
دانه ای را که کشـــــــــــاورز بکارد، دِرَوَد
میوه ازخــــار مغیلان که محال است، محال
یاوه بافند ودروغ ازچپ وازراست بــه خلق
حرف حق گفتنشیطان کهمحال است، محال
درقضاوت همه حیــــــرت زده زین کلّاشان
قاضی وحکم زوجدان که محال است، محال
خون پاک شهـــــــــدا نقش در و دیوار است
خواب بی یاد شهیدان که محـال است، محال
ما چـــواشک ازسرمژگان چوبغلتیم، برآییم
خشکی چشمهٔ جوشان که محال است، محال
جان ما بسته به مهر وطن است، بی وطنان!
ترک اینعشق زایران کهمحال است، محال
تیغ دادیم زغفلت به کف زنـــــــــــگی مست
ناتوانیم زجبــــــــران؟که محال است، محال
سازش چکّش وسندان که محال است، محال
دانه ای را که کشـــــــــــاورز بکارد، دِرَوَد
میوه ازخــــار مغیلان که محال است، محال
یاوه بافند ودروغ ازچپ وازراست بــه خلق
حرف حق گفتنشیطان کهمحال است، محال
درقضاوت همه حیــــــرت زده زین کلّاشان
قاضی وحکم زوجدان که محال است، محال
خون پاک شهـــــــــدا نقش در و دیوار است
خواب بی یاد شهیدان که محـال است، محال
ما چـــواشک ازسرمژگان چوبغلتیم، برآییم
خشکی چشمهٔ جوشان که محال است، محال
جان ما بسته به مهر وطن است، بی وطنان!
ترک اینعشق زایران کهمحال است، محال
تیغ دادیم زغفلت به کف زنـــــــــــگی مست
ناتوانیم زجبــــــــران؟که محال است، محال